سلام عمو جونم...خوبی قربونت برم؟؟؟
عمو جون خیلی دلم برات تنگ شده...
چرا بی خبر رفتی...
عمو جون 50 روز واست دعا کردم که بیای خونمون...
میخاستم برات سفره سلامتی بندازم...
عمو جونم این رسمش نبود...
عمو جونم واسه همیشه چشم به رام گذاشتی...
همیشه قبل از اینکه جایی بری واسم یه زنگی میزدی...
عمو اصغرم باورم نمیشه...
عمویی چرا من صیح جمعه نیومدم دیدنت...اخه چرا؟؟؟؟؟؟
عمو تو مگه حالت خوب نبود...عمو مگه تو قرار نبود دوشنبه مرخص شی؟؟؟ پس چرا شد سومت
سومین روز نبودنت...سومین روز ندیدنت...سه روز چشم انتظار بودنت...
عمو یادته بهم الفبا و جدول ضربو یاد دادی...
عمو یادته تا میرسیدی شهربابک میومدی خونمون با هم میرفتیم تو شهر دوردور اخر شب برمیگشتیم خونه...
عمو جونی خالم،عالیه،علی رو به کی سپردی؟؟؟
ازت توقع نداشتم...
عمو تو حالت که خوب بود...
یادته پشت در icuچقد بوسم کردی...
عمو جونم دارم میمیرم...
باورم نمیشه پیشم نیستی...
یادته پنجشنبه بهم گفتی باید دندون پزشک شی...میگفتی دکتری چقد بهت میاد
الهی قربونت برم حدقل دوسال صبر میکردی...
عمو جون یادته چقد به بینیت میخندیدیم...
یادته هفته قبل از تصادف گفتی بدون خالت آرامش دارم به خاطر همین تنها میام شهربابک... چقد خندیدیم ولی یه درصد احتمال ندادم داری جدی میگی...
دلم واست تنگ شده... حدقل به خاطر من میموندی
میخاستم زحمتایی که واسم کشیدیو جبران کنم...
دیروز یاد این افتاده بودم که میگفتی بهم عمو تا حالا 20 روز ماه رمضونو خوردم 10 روز دیگه رو هم بخورم ماه رمضون تموم میشه...
عمو جون دعا کن منم بیام پیشت...جز تو کسیو ندارم...
عمو اصغر جواب عالیتو چی بدم وقتی ازم میپرسه بابام چرا رفت
چرا اون روز قبول نکردی بیام تو icu؟؟؟
مگه دوسم نداشتی...
چرا بار اولی که منو دیدی تب کردی؟؟؟
کاش میومدم رفسنجان...
کاش اون روز که دوباره از تو بخش اوردنت تو icuکنارت بودم...
کاش شب پیشت میموندم..
عمو من منتظر بودم که بیای پیشم...
خیلی دلم گرفته عمو...
خیلی بهم سخت گذشت وقتی شب تشییع جنازه پیشت بودم...خیلی غم انگیز بود...
حدقل به خاله مرضیه رحم میکردی...
از ماه تیر بدم میاد چون هم تو و هم باباعباسو ازم گرفت...
بابا عباس 4تیر فوت شد شما 12 تیر...
عمو جونم خیلی جوون بودی اخه همش46 سال زندگی کردی...
چرا از الان میاس به ما بگن خدا صبرتون بده...تسلیت میگم...
عمو ما فقط واسه امام حسین مشکی پوش میشدیم...
بچه هات هنوز خیلی بچه ان...
الان میشه 5 روز که پیشم نیستی...
عمو شوخی نکن...بلند شو...
چرا نذاشتن روز تشییع جنازه حدقل جنازتو ببینم...باهات حرف بزنم
عمو ما که جدایی نداشتیم...
عمو جمعه شب تصادف کردی...جمعه شب فوت کردی...
عموی عزیزم...عمو اصغرم...مهندس جانباز اصغر صالحی
جمعه شب ساعت 21 در بیمارستان علی بن ابی طالب فوت شد...
باورم نمیشه
منبع : عاشقانه های من و تو |عمو جونم چرا نموندی پیشم...
برچسب ها : جونم ,یادته ,خیلی ,کردی ,حدقل ,پیشم ,باورم نمیشه ,تشییع جنازه ,پیشم نیستی